دل نوشته 15

آدمی تنهاست!
تنها تر از زمانی که در غارها می زیست.
زندگی اجتماعی متمدنانه شهرها هم او را از تنهایی درنیاورد که هیچ،تنهاترش هم کرد!
آیا وجود حاضر غایب شنیده ای؟
خود در میان جمع و دلش جای دیگر است
اما مشکل این است که نمی دانی دل کجاست؟
من می دانم. دلت همینجا در درون سینه خود توست اما آنقدر زنگار گرفته و آلوده شده که سنگینی اش را کاملا احساس می کنی اما خودش را نه!
می دانی چرا؟
چون جنس دل ها تقلبی شده یا زنگارهای آلوده چنان دور ماده اولیه دلت را گرفته اند که مانع کارکرد اصلی آن شده اند.
می دانی ماده اولیه دل از چیست؟
از “عشق”!
علت عاشق ز علتها جداست
عشق اصطرلاب اسرار خداست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.